گرامر زبان از مبتدی تا ژیشرفته2
(Separable Phrasal Verbs) افعال عبارتي جداشدني هنگامي كه افعال عبارتي متعدي هستند ( يك شيء دارند)، معمولا مي توانيم دو قسمت فعل عبارتي را از هم جدا كنيم. مثال : They turn down my offer . They turn my offer down . هر دو جمله فوق صحيح بوده و معناي مشابهي دارند. نكته: هنگامي كه در افعال عبارتي متعدي شيء، ضمير باشد چاره اي به جز جدا كردن فعل عبارتي نداريم. direct object pronouns must go between the two parts of transitive phrasal verbs John switched on the radio. John switched the radio on. These are all possible. John switched it on. John switched on it. This is not possible. نكته : از آنجايي برخي از افعال عبارتي جداپذيرند و برخي ديگر اينگونه نيستند. چگونه به اين موضوع پي ببريم؟ جدا پذير باشد آن را به اين شكل خواهيد ديد : look up در صورتي كه يك فعل عبارتي مانند look (something) up بهتر است آن را به شكل put off پيشنهاد : هنگامي كه در حال يادگيري فعل عبارتي جديدي هستيد مانند زيريادداشت كنيد: put (off (something\somebody : (Prepositional Verbs) افعال اضافي ساختار اصلي افعال اضافي : Prepositional+Verb چون حروف اضافه هميشه داراي يك شيء هستند، تمامي افعال اضافي نيز شيء مستقيمي خواهند داشت. به مثال هاي زير توجه كنيد: prepositional verbs meaning examples direct object believe in have faith in the existence of I believe in God. look after take care of He is looking after the dog. talk about discuss Did you talk about me? wait for await John is waiting for Mary. شداشدني نيستند. (prepositional verbs) اينگونه افعال افعال اضافي جدائي ناپذيرند Who is looking after the baby? This is possible. Who is looking the baby after? This is not possible. پيشنهاد : هنگامي كه فعل اضافي جديد را ياد مي گيريد بهتر است آن را به شكل زير يادداشت كنيد : Believe in something)/(somebody : مثال گرامر زبان 33 فصل 6: افعال چند كلمه اي اين كار به شما كمك مي كند كه به خاطر داشته باشيد فعلي كه ياد گرفته ايد نياز به يك شيء داشته و البته جاي آن نيز مشخص است. :(Phrasal-Prepositional Verbs) افعال اضافي - عبارتي ساختار كلي : verb + preposition + Adverb به مثال هاي زير توجه كنيد : phrasal-prepositional verbs meaning examples direct object get on with have a friendly relationship with He doesn't get on with his wife. put up with tolerate I won't put up with your attitude. look forward to anticipate with pleasure I look forward to seeing you. run out of use up, exhaust We have run out of eggs. از آنجايي كه افعال اضافي - عبارتي هميشه با حروف اضافه ختم مي شوند، اين افعال نيز داري يك شيء افعال اضافي)، افعال اضافي - عبارتي نيز جدائي ناپذيرند. ) prepositional خواهند بود. و مانند افعال پيشنهاد : هنگامي كه فعل اضافي - عبارتي جديد را ياد مي گيريد بهتر است آن را به شكل زير يادداشت كنيد : run out of something و يا Get on with somebody : مثال
گرامر زبان 34 فصل 7:
زمان ها زمان گذشته: زمان حال: زمان آينده: حال ساده گذشته ساده آينده ساده حال استمراري گذشته استمراري آينده استمراري حال كامل گذشته كامل آينده كامل حال كامل استمراري گذشته كامل استمراري آينده كامل استمراري : (Past Continuous Tense) زمان گذشته استمراري ساختار زمان گذشته استمراري : _ ساختار اين زمان به شكل زير مي باشد: subject + auxiliary verb (BE) + main verb conjugated in simple past tense صرف فعل در زمان گذشته ساده present participle was were base + ing اضافه مي كنيم. not در زمان گذشته استمراري براي استفاده از جملات منفي بين فعل كمكي و فعل اصلي براي جملات سوالي نيز جاي فاعل و فعل كمكي را عوض مي نماييم. به مثال هاي زير توجه كنيد: subject auxiliary verb main verb + I was watching TV. + You were working hard. - He, she, it was not helping Mary. - We were not joking. ? Were you being silly? ? Were they playing football? چطور مي توانيم از اين زمان استفاده كنيم: _ زمان گذشته استمراري، زماني مشخص در گذشته را بيان مي كند. عمل قبل از زمان مشخص شروع شده ولي در آن زمان ادامه داشته است. فرض كنيد شما دريروز فيلمي را از تلويزيون مشاهده كرده ايد، كه ساعت هفت 9) نيز تمام شده است: pm) 7) و در ساعت نه بعد از ظهر pm) بعد از ظهر شروع شده www.ParsBook.org گرامر زبان 35 فصل 7: زمان ها At 8pm yesterday, I was watching TV. past present future 8pm ساعت هشت بعد از ظهر مشغول تماشاي فيلم بوده ايد. هنگامي كه از زمان گذشته استمراري استفاده مي كنيم، معمولا مخاطب ما مي داند كه ما درباره چه زماني صحبت مي كنيم:
I was working at 10pm last night. They were not playing football at 9am this morning. What were you doing at 8pm last night. What were you doing when he arrived? She was cooking when I telephoned her. We were having dinner when it started to rain. Ram went home early because it was snowing. نكته : برخي از افعال نمي توانند در زمانهاي استمراري به كار روند. معمولا از زمان گذشته استمراري براي شرح صحنه از داستان (معمولا به با جزئيات) استفاده مي شود. شروع داستان نيز اغلب با گذشته استمراري شروع مي شود. به مثال زير توجه كنيد: " James Bond was driving through town. It was raining. The wind was blowing hard. Nobody was walking in the streets. Suddenly, Bond saw the killer in a telephone box..." زمان گذشته استمراري + زمان گذشته ساده: اغلب اوقات زمان گذشته استمراري را با زمان گذشته ساده به كار مي بريم. از گذشته استمراري براي بيان عملي طولاني در گذشته و از زمان گذشته ساده براي بيان عملي كوتاه در گذشته كه در حين عمل طولاني رخ به يكديگر مرتبط كنيم. while و يا when داده استفاده مي كنيم. اين دو عمل را مي توانيم با استفاده از در مثال زير دو عمل داريم: 1- long action: watching TV (expressed with past continuous tense). 2- short action: telephoned (expressed with simple past tense). past present future عمل طولاني I was watching TV at 8pm. 8pm You telephoned at 8pm.
عمل كوتاه به هم مرتبط كنيم: when اين دو عمل را مي توانيم با به كار بردن I was watching TV when you telephoned. به نوعي به زمان نيز اشاره مي كند. يعني زماني كه زنگ زدي كه ميشه when ( دقت داشته باشيد كه در اينجا 8 صبح) :while و when طرز استفاده از www.ParsBook.org گرامر زبان 36 فصل 7: زمان ها when + short action (simple past tense). while + long action (past continuous tense). استفاده كنيم كه در زير مشاهده مي كنيد: while و when در كل به چهار روش مي توانيم از I was walking past the car when it exploded. When the car exploded I was walking past it. The car exploded while I was walking past it. While I was walking past the car it exploded. به هم وابسته اند: long action و short action توجه كنيد كه چند ثانيه به طول مي انجامد. ،Telephoned ، چند ساعت طول مي كشد ، Watching TV چند هزارم ثانيه به طول خواهد كشيد.
،Exploded ، چند ثانيه طول مي كشد ، Walking past the car : (Past Perfect Continuous Tense) زمان گذشته حال كامل استمراري ساختار زمان گذشته حال كامل استمراري: _ subject + auxiliary verb HAVE + auxiliary verb BE + main verb conjugated in simple past tense past participle present participle had been base + ing را اضافه كنيم. براي ساخت جملات سوالي not براي ساخت جملات منفي در اين زمان بعد از فعل كمكي اول نيز كافيست جاي فاعل و فعل كمكي اول را عوض كنيم. به مثالهاي زير توجه كنيد: subject auxiliary verb auxiliary verb main verb + I had been working. + You had been playing tennis. - It had not been working well. - We had not been expecting her. ? Had you been drinking? ? Had they been waiting long? هنگامي كه در مكالمه از زمان گذشته كامل استمراري استفاده مي كنيم معمولا فاعل و فعل كمكي اول را به شكل خلاصه شده به كار مي بريم. گرامر زبان 37 فصل 7:
زمان ها I had been I'd been you had been you'd been he had she had been it had been he'd been she'd been it'd been we had been we'd been they had been they'd been چگونه از زمان گذشته كامل استمراري استفاده كنيم: _ زمان گذشته كامل استمراري شبيه به زمان گذشته كامل است با اين تفاوت كه بيانگر اعمال طولاني تري در گذشته نسبت به عملي ديگر در گذشته مي باشد. به عنوان مثال: Ram started waiting at 9am. I arrived at 11am. When I arrived, Ram had been waiting for two hours. waiting at 9am. I arrived at 11am. When I arrived, Ram had been waiting for two hours. Ram had been waiting for two hours when I arrived. past present future Ram starts waiting in past at 9am. 9 11 I arrive in past at 11am. در زير چند مثال ديگر را مشاهده ميكنيد: John was very tired. He had been running. I could smell cigarettes. Somebody had been smoking. Had the pilot been drinking before the crash? به نوعي مي توان زمان گذشته كامل استمراري را مانند زمان حال كامل استمراري دانست با اين تفاوت كه عمل در گذشته اتفاق افتاده. به مثال زير توجه كنيد: را ملاقات كرده ايد. رم به شما مي گويد: Ram فرض كنيد شما در ساعت 11 دوست خود I am angry. I have been waiting for two hours. فرداي آن روز شما به دوستان خود مي گوييد: Ram was angry. He had been waiting for two hours. : (Past Perfect Tense) زمان گذشته كامل ساختار زمان گذشته كامل: _ ساختار اين زمان به شكل زير مي باشد:
گرامر زبان 38 فصل 7:
زمان ها subject + auxiliary verb HAVE + main verb conjugated in simple past tense past participle had V3 اضافه مي كنيم و not ، و فعل اصلي had براي ساختن جمله منفي در زمان گذشته كامل بين فعل كمكي براي ساخت جملات سوالي كافيست جاي فعل كمكي و فاعل را عوض نماييم. به مثالهاي زير توجه كنيد: subject auxiliary verb main verb + I had finished my work. + You had stopped before me. - She had not gone to school. - We had not left. ? Had you arrived? ? Had they eaten dinner? هنگامي كه از زمان گذشته كامل صحبت مي كنيم معمولا فعل كمكي و فاعل را خلاصه مي نماييم: I had I'd you had you'd he had she had it had he'd she'd it'd we had we'd they had they'd نيز به كار مي رود . به طور مثال would براي فعل كمكي had هم علاوه بر 'd نكته اينكه شكل خلاصه و معمولا از روي فعل اصلي است كه به اين نكته پي We would باشد و هم had We هم مي تواند We'd مي بريم: We had arrived. (past participle) We would arrive. (base) چطور مي توانيم از اين زمان استفاده كنيم: _ زمان گذشته كامل بيانگر عملي در گذشته قبل از عملي ديگر در گذشته مي باشد. كه به آن گذشته در گذشته مي گويند. به عنوان مثال: (past in past) The train left at 9am. We arrived at 9:15am. When we arrived, the train had left. The train had left when we arrived. past present future Train leaves in past at 9am. 9 9.15 We arrive in past at 9.15am.
گرامر زبان 39 فصل 7:
زمان ها به مثال هاي زير توجه كنيد: I wasn't hungry. I had just eaten. They were hungry. They had not eaten for five hours. I didn't know who he was. I had never seem him before. Mary wasn't at home when I arrived. Really? where had she gone? مي توانيد زمان گذشته كامل را مانند زمان حال كامل در نظربگيريد با اين تفاوت كه به جاي زمان حال گذشته است. مثالي مي زنيم. فرض كنيد شما ساعت 9:15 صبح به ايستگاه قطار رسيده ايد. رئيس ايستگاه به شما مي گويد: You are too late. The train has left. (present perfect tense). فرداي آن روز شما به دوست خود مي گوييد: We were too late. The train had left. (past perfect tense). بعد از افعالي چون : ، (reported speech) ما اغلب از زمان گذشته كامل براي مكالمات گزارشي told, said, asked, thought, wondered: He told us that the train had left. I thought, I had met her before. But I was wrong. He explained that he had closed the window because of the rain. I wondered if I had been there before. I asked them why they had not finished. : (Simple Past Tense) زمان گذشته ساده نيز مي گويند. Preterit به اين زمان ساختار زمان گذشته ساده: _ را به همراه فعل اصلي. did براي ساخت اين زمان يا شكل گذشته فعل را مي نويسيم و يا فعل كمكي در زير مثالهايي را كه همراه با افعال باقاعده و نيز بدون قاعده مشاهده مي كنيد: V1 base V2 past V3 past participle regular verb work explode like worked exploded liked worked exploded liked The past form for all regular verbs ends in -ed. irregular verb go see sing went saw sang gone seen sung The past form for irregular verbs is variable. You need to learn it by heart. You do not need the past participle form to make the simple past tense. It is shown here for completeness only. www.ParsBook.org گرامر زبان 40 فصل 7: زمان ها ساختار جملات مثبت در گذشته ساده: subject + main verb (base) ساختار جملات منفي در گذشته ساده: subject + auxiliary verb (did) + not + main verb (base) ساختار جملات سؤالي در گذشته ساده: auxiliary verb (did) + subject + main verb (base) و براي همه اشخاص چه سوم شخص، چه (is not conjugated) صرفهاي گوناگوني ندارد did فعل كمكي به كار مي رود. did اول شخص و... همگي به صورت توجه كنيد: work و go به مثالهاي زير با افعال اصلي subject auxiliary verb main verb + I went to school. You worked very hard. - She did not go with me. We did not work yesterday. ? Did you go to London? Did they work at home? كه صرف نمي شد، did را بر خلاف فعل to be وجود دارد. ما فعل be to استثناء! يك استثناء براي فعل to be علاوه بر اين هنگامي كه فعل .( we were, she|he| it, was ,you were ,I was). صرف مي كنيم استفاده نمي كنيم، و تنها جاي فعل و فاعل را did را __________به كار مي بريم براي جملات منفي و سوالي از فعل كمكي با هم عوض مي كنيم. subject main verb + I, he/she/it was here. You, we, they were in London. - I, he/she/it was not there. You, we, they were not happy. ? Was I, he/she/it right? Were you, we, they late? چطور مي توانيم از اين زمان استفاده كنيم: _ از زمان گذشته ساده براي صحبت درباره يك وضعيت، حالت، عمل و يا واقعه اي در گذشته صحبت مي كنيم. واقعه مي تواند كوتاه مدت و يا بلند مدت بوده باشد. در زير چند مثال از وقايع كوتاه مدت را مشاهده مي كنيد: The car exploded at 9.30am yesterday. She went to the door. We did not hear the telephone. Did you see that car? past present future The action is in the past.
گرامر زبان 41 فصل 7:
زمان ها در اينجا نيز چند مثال از وقايع بلند مدت را ملاحظه مي كنيد: I lived in Bangkok for 10 years. The Jurassic period lasted about 62 million years. We did not sing at the concert. Did you watch TV last night? past present future The action is in the past. دقت داشته باشيد كه اصلا مهم نيست كه واقعه چند ثانيه بوده و يا چند ميليون سال، مهم اين است كه تمام شده. در زير موارد استفاده از زمان گذشته ساده را مشاهده مي كنيد: واقعه اي كه در گذشته اتفاق افتاده. رويدادي كه به طور كامل تمام شده. ما زمان و يا مكان رخ دادن واقعه را مي دانيم ( و يا مي گوييم). نكته : هنگامي كه مكان و يا زمان رخداد را بيان مي كنيم حتما و حتما بايد از زمان گذشته ساده استفاده نماييم و از هيچ زمان ديگري نمي توان استفاده كرد. به مثال هاي زير توجه كنيد: He didn't like the movie. I lived in that house when I was young. What did you eat for dinner? John drove to London on Monday. Mary did not go to work yesterday. We were not late. (for the train). Were you angry? توجه داشته باشيد كه هنگامي كه داستاني را تعريف مي كنيم، معمولا زمان گذشته ساده را به كار مي بريم البته گاهي اوقات براي بيان يك منظره (معمولا همراه با جزئيات) از زمان گذشته استمراري نيز استفاده مي كنيم. ولي در بيشتر موارد زمان گذشته ساده را به كار مي گيريم. به تكه داستان زير توجه كنيد: "The wind was howling around the hotel [past continuous tense], and the rain was pouring down. The door opened and James Bond entered. He took out his coat, witch was very wet and ordered a drink at the bar. He sat down at the corner of the lounge and quietly drank his..." البته كاربرد هاي ديگري نيز از زمان گذشته ساده وجود دارد. به طور مثال در شرطها از اين زمان براي اشاره به آينده استفاده ميشود. www.ParsBook.org گرامر زبان 42 فصل 7: زمان ها : (Present Continuous Tense ) زمان حال استمراري در انگليسي اغلب از زمان حال استمراري استفاده مي كنيم. اين زمان تفاوتهاي زيادي با زمان حال ساده دارد، چه در ساختار و چه در كاربرد. نيز (progressive tense) زمان پيش رونده (present continuous) نكته : به زمان حال استمراري مي گويند. ساختار زمان حال استمراري.: _ ساختار اصلي اين زمان چنين است: subject + auxiliary verb (be) + main verb (base + ing) به مثال هاي زير توجه كنيد : subject auxiliary verb main verb + I am speaking to you. + You are reading this. - She is not staying in London. - We are not playing football. ? Is he watching TV? ? Are they waiting for John? چه وقت و چرا بايد از زمان حال استمراري استفاده كنيم: _ ما از زمان حال استمراري براي صحبت درباره : عملي كه اكنون در حال وقوع است. _ عملي در آينده _ صحبت ميكنيم. استفاده از زمان حال استمراري براي عملي كه در حال وقوع است : -1 براي عملي كه دقيقا الان دارد اتفاق مي افتد. I am eating my lunch. past present future The action is happening now. به مثال هاي زير توجه كنيد : ...the pages are turning. ...the candle is burning. ...the numbers are spinning. -2 براي عملي كه پيرامون زمان حال در حال وقوع است. (قدري از گذشته و آينده را هم دربر مي گيرد) دقت كنيد كه عمل نبايد هميشگي و يا در فواصلي معين تكرار شود. www.ParsBook.org گرامر زبان 43 فصل 7: زمان ها John is going out with Mary. past present future The action is happening around now. به مثال هاي زير توجه كنيد : Muriel is learning to drive. I am leaving with my sister, until I find an apartment. استفاده از زمان حال استمراري براي عملي در آينده : بيافزاييم مي توانيم در باره (future word) چنانچه به جمله خود (در زمان حال استمراري ) يك كلمه آينده tomorrow, next : آينده نيز صحبت كنيم. كلمات آينده را از روي مفهوم آنها تشخيص مي دهيم، مانند و ... week, in June تنها زماني از حال استمراري براي صحبت درباره آينده استفاده مي كنيم كه قبل از صحبت برنامه ريزي براي انجام آن عمل را كرده باشيم. (تصميم گرفته و برنامه ريزي كرده ايم) I am taking my exam next month. past present future !!! A firm plan or program exists now. The action is in the future. به مثال هاي زير توجه كنيد : We're eating in the restaurant tonight. We've already booked the table. They can play tennis with you tomorrow. They're not working. When are you starting your new job? داشتيم. تصميم گيري (firm plan) در مثال هايي كه ملاحظه كرديد ما قبل از صحبت، يك برنامه ريزي دقيق و برنامه ريزي قبل از صحبت به وقوع پيوسته. كنيم: (Spell) دار را در زمان حال استمراري چگونه هجي ing افعال _ به فعل همراه خواهد بود كه معمولا اين عمل به سادگي انجام ing ساختن زمان حال استمراري كه با افزودن مي پذيرد. ولي در مواردي مجبوريم ساختار نوشتاري فعل را اندكي تغيير دهيم. بعضي اوقات بايد حرف آخر فعل را دوبار بنويسيم و يا حتي برخي از حروف آن را حذف نماييم. در زير قوانيني را مشاهده مي كنيد كه به شما در هجي كردن زمان حال استمراري كمك مي كنند : گرامر زبان 44 فصل 7: زمان ها قانون اصلي به فعل پايه ( مصدر) ing افزودن work --> working play --> playing assist --> assisting see --> seeing be --> being استثناء اول چنانچه فعل پايه (مصدر) با حرف بي صدا + حرف صدادار تأكيدي + حرف بي صدا تمام شود. حرف آخر را دوبار مي نويسيم s t o p consonant stressed vowel consonant (vowels = a, e, i, o, u) stop --> stopping run --> running begin --> beginning توجه داشته باشيد كه چنانچه سيلاب آخر فعل پايه تأكيدي نباشد اين استثناء را شامل نمي شود. open --> opening استثناء دوم مي نويسيم. y ختم شود به جاي آن ie در صورتي كه فعل پايه به lie --> lying die --> dying استثناء سوم را حذف مي كنيم. e ، ختم شود e + اگه فعل پايه به حرف صدادار + حرف بي صدا come --> coming mistake --> mistaking : (Perfect Continuous Tense Present ) زمان حال كامل استمراري ساختار اصلي اين زمان بدين شكل است : _ subject + auxiliary verb (have, has) + auxiliary verb (been) + main verb (base + ing) به مثال هاي زير توجه كنيد: subject auxiliary verb auxiliary verb main verb + I have been waiting for one hour. + You have been talking too much. - It has not been raining. - We have not been playing football. ? Have you been seeing her? ? Have they been doing their homework? خلاصه نويسي : www.ParsBook.org گرامر زبان 45 فصل 7: زمان ها هنگامي كه به زمان حال كامل استمراري صحبت مي كنيم، اغلب فاعل و فعل كمكي اول را خلاصه تلفظ مي كنيم، البته اين كار را معمولا در نوشتن ( غير رسمي) نيز انجام مي دهيم: I have been I've been You have been You've been He has been She has been It has been John has been The car has been He's been She's been It's been John's been The car's been We have been We've been They have been They've been در زير چند مثال را ملاحظه مي كنيد: I've been reading. You've been talking too much. چطور از زمان حال كامل استمراري استفاده كنيم: _ اين زمان معمولا ارتباطي با زمان حال دارد. به طور كلي اين زمان دوكاربرد دارد: (An action that has just stopped or recently stopped) -1 عملي كه هم اكنون و يا اخيرا متوقف شده ما درباره عملي صحبت مي كنيم كه در گذشته شروع شده و به تازگي و يا همين حالا به اتمام رسيده: I'm tired because I've been running. past present future !!! Recent action. Result now. I'm tired [now], I've been running. Why are the grasses wet [now]? Has it been raining? You don't understand [now], because you haven't been listening. (An action continuing up to now) -2 عملي كه تا حالا ادامه پيدا كرده for و يا since ما درباره عملي صحبت مي كنيم كه در گذشته شروع شده و هنوز نيز ادامه دارد، كه معمولا با بيان مي شود. I have been reading for 2 hours. past present future Action started in past. Action is continuing now. I've been reading for two hours. [ I'm still reading now] We've been studying since 9 o'clock. [ We're still studying now] How long have you been learning English? [ You are still learning now] We have not been smoking. [ And we are not smoking now] براي صحبت درباره بازه زماني مثل: 5 دقيقه، 2هفته و يا 6 سال استفاده مي كنيم. در حقيقت يك for ما از محدوده زماني است. گرامر زبان 46 فصل 7: زمان ها براي صحبت درباره بازه زمان مثل: ساعت 9، يكم جولاي و يا روز دوشنبه استفاده مي كنيم. در since از حقيقت يك نقطه شروع در گذشته است.( دقت بيشتري دارد) for since a period of time a point in past time x------------ 20 minutes 6.15pm three days Monday 6 months January 4 years 1994 2 centuries 1800 a long time I left school ever the beginning of time etc etc به مثال هاي زير توجه كنيد : I have been studying for 3 hours. I have been watching TV since 7pm. Tara hasn't been feeling well for 2 weeks. Tara hasn't been visiting us since march. He has been playing football for a long time. He has been living in New York since he left school. معمولا در زمانهاي حال استفاده مي شود. since را در هر زماني مي توان به كار برد ولي for معمولا نيز مي گويند. present perfect progressive نكته : به اين زمان : (Present Perfect Tense ) زمان حال كامل ساختار زمان حال كامل: _ ساختار اصلي اين زمان بدين شكل است : subject + auxiliary verb (have) + main verb (past participle) به چند مثال از اين زمان توجه كنيد: subject auxiliary verb main verb + I have seen ET. + You have eaten mine. - She has not been to Rome. - We have not played football. ? Have you finished? ? Have they done it? خلاصه نويسي در زمان حال كامل : هنگامي كه در صحبت كردن از زمان حال كامل استفاده مي كنيم، معمولا فاعل و فعل كمكي را در هم به نوعي ادغام و خلاصه مي كنيم. اين عمل را گاها در نوشتن نيز انجام مي دهيم: www.ParsBook.org گرامر زبان 47 فصل 7: زمان ها I have I've You have You've He has She has It has John has The car has He's She's It's John's The car's We have We've They have They've به كار مي رود. به طور be و هم فعل have هم براي فعل كمكي 's نكته : توجه داشته باشيد كه شكل خلاصه باشد. اين دو موضوع را بايد از روي It is eaten و هم It has eaten هم مي تواند It's eaten مثال مفهوم فهميد. كي و چرا از زمان حال كامل استفاده كنيم: _ در اين زمان هميشه ارتباطي بين زمان گذشته و حال وجود دارد. به طور كلي زمان حال كامل سه كاربرد دارد: (experience ) تجربه (change) تغيير (continuing situation)( وضعيت پيوسته ( در حال ادامه -1 استفاده از زمان حال كامل براي تجربه : ما اغلب از زمان حال كامل براي بيان تجربياتي در گذشته استفاده مي كنيم. ما نمي خواهيم زمان انجام كاري كه كرده ايد را بفهميم تنها مي خواهيم انجام و يا عدم انجام آن را بدانيم. I have seen ET. He has lived in Bangkok. Have you been there? We have never eaten caviar. past present future !!! عمل يا وضعيت در گذشته بوده The action or state was in the past و از آن يك تصوير ذهني دارم In my head, I have a memory now ارتباط با گذشته : عمل در گذشته اتفاق افتاده. ارتباط با زمان حال : اكنون يك تصوير ذهني از آن دارم. من چيزهايي در مورد آن رخداد ميدانم. من تجربه كردم. -2 استفاده از زمان حال كامل براي تغيير : از زمان حال كامل براي صحبت در باره تغيير و يا بيان اطلاعات جديد (كه در گذشته رخ داده ولي مخاطب از آن بي خبر است) نيز استفاده مي كنيم. www.ParsBook.org گرامر زبان 48 فصل 7: زمان ها I have bought a car. past present future - + در هفته گذشته من ماشيني نداشتم ولي الان ماشين دارم John has broken his leg. past present future + - ولي الان پايش شكسته ديروز پاي جان خوب بود Has the price gone up? past present future + - امروز قيمت هزار و هفتصد تومنه؟ ديروز قيمت هزار تومن بود؟ The police have arrested the killer. past present future - + ولي الان در زندان است ديروز قاتل آزادانه در شهر قدم مي زد ارتباط با گذشته : گذشته با حال متفاوت است ( تغيير كرده). ارتباط با زمان حال : زمان حال نيز با گذشته متفاوت است. ( تغيير كرده). نكته : امريكايي ها به اندازه انگليسي ها از اين زمان استفاده نمي كنند و معمولا از زمان گذشته استفاده مي ولي يك انگليسي مي گويد " Did you have lunch" : كنند به عنوان مثال: يك امريكايي معمولا مي گويد " Have you had lunch " -3 استفاده از زمان حال كامل براي بيان وضعيت پيوسته : اين حالتي است كه در گذشته شروع شده ولي در زمان حال نيز ادامه دارد ( و احتمالا در آينده نيز ادامه خواهد نيست. (action) است و عمل (state) داشت). دقت كنيد كه يك حالت با ساختار زير استفاده مي كنيم : Since و For معمولا از I have worked here since June. He has been ill for 2 days. How long have you known Tara? past present future وضعيت و يا حالت در گذشته رخ داده امكان دارد در آينده نيز ادامه داشته باشد تا حالا ادامه پيدا كرده ارتباط با گذشته : وضعيت و يا حالت در گذشته شروع شده. ارتباط با زمان حال : تا الان نيز ادامه پيدا كرده. www.ParsBook.org گرامر زبان 49 فصل 7: زمان ها در زمان حال كامل و تفاوتهاي آنها: Since و For _ در زمان حال كامل استفاده مي كنيم. since و for ما اغلب از براي صحبت درباره بازه زماني مثل: 5 دقيقه، 2هفته و يا 6 سال استفاده مي كنيم. در حقيقت يك for ما از محدوده زماني است. براي صحبت درباره بازه زمان مثل: ساعت 9، يكم جولاي و يا روز دوشنبه استفاده مي كنيم. در since از حقيقت يك نقطه شروع در گذشته است.( دقت بيشتري دارد) for since a period of time a point in past time x------------ 20 minutes 6.15pm three days Monday 6 months January 4 years 1994 2 centuries 1800 a long time I left school ever the beginning of time etc etc به مثال هاي زير توجه كنيد : I have been here for 20 minutes. I have been here since 9 o'clock. John hasn't called for six months. John hasn't called since February. معمولا فقط با زمانهاي حال به كار مي رود. since را با هر زماني مي توان به كاربرد ولي for : نكته : (Simple Present Tense) زمان حال ساده چطور از زمان حال ساده استفاده كنيم : _ ما وقتي از زمان حال ساده استفاده مي كنيم كه : I am not fat : مثل (The action is general) . جمله عمومي باشد عمل مورد نظر هميشه اتفاق مي افتد. و يا به طور هميشگي در زمان گذشته ، حال و آينده. عمل مورد نظر فقط در زمان جاري اتفاق نمي افتد.( در آينده هم اتفاق خواهد افتاد). The moon goes round the earth : عبارت هميشه درست باشد( مثل يك حقيقت علمي). مثل John drives a taxi. past present future It is John's job to drive a taxi. He does it every day. Past, present and future. ساختار اصلي : _ Subject + Auxiliary verb + Main verb **** فاعل + فعل کمکی + فعل اصلی سه قانون مهم : www.ParsBook.org گرامر زبان 50 فصل 7: زمان ها -1 براي جملات مثبت معمولا از افعال كمكي استفاده نمي كنيم. اضافه مي كنيم. s و يا به فعل اصلي es به فعل كمكي (she, it ,he) -2 براي سوم شخص مفرد ما از افعال كمكي استفاده نمي كنيم حتي براي جملات منفي و سوال. to be -3 براي فعل subject auxiliary verb main verb + I, you, we, they like coffee. He, she, it likes coffee. - I, you, we, they do not like coffee. He, she, it does not like coffee. ? Do I, you, we, they like coffee? Does he, she, it like coffee? هستند توجه كنيد، هيچ فعل كمكي وجود ندارد! to be به مثال هاي كه داراي فعل اصلي subject main verb + I am French. You, we, they are French. He, she, it is French. - I am not old. You, we, they are not old. He, she, it is not old. ? Am I late? Are you, we, they late? Is he, she, it late? به مثال هاي زير توجه كنيد: I live in New York. The moon goes round the earth. John drives a taxi. We do not work at night. Do you play football? و با استفاده از زمان حال ساده مي توانيم براي وضعيت هايي نيز استفاده to be توجه داشته باشيد كه با فعل در زمان حال ساده توجه كنيد: برخي از آنها عمومي و برخي to be كنيم كه عمومي نيستند. به مثال هاي فعل ديگر زمان حال هستند : Am I right? Tara is not at home. You are happy. past present future وضعيت زمان حال است. www.ParsBook.org گرامر زبان 51 فصل 7: زمان ها I am not fat. Why are you so beautiful? Ram is tall. past present future وضعيت عمومي است ( حال ، گذشته و آينده) چند نكته: اضافه كرد.(البته براي سوم شخص es ختم مي شوند بايد به آخرشان o و يا z،ss،s،X،sh،ch -1 افعالي كه به مفرد): She watches TV. يك حرف بي صدا قرار بگيرد، براي سوم شخص هاي مفرد حرف y ختم بشود و قبل از y -2 اگر فعلي به حرف اضافه مي كنيم. es تبديل شده و به آن i در انتهاي فعل به y مثال: He studies. -3 در اينجا بحث بر اين بود كه از زمان حال ساده براي وضعيت هاي عمومي و گاها زمان حال استفاده مي شود. ولي كاربرد هاي ديگري نيز از زمان حال ساده وجود دارند، به طور مثال در شرطها با استفاده از زمان حال ساده به آينده اشاره مي كنيم . www.ParsBook.org گرامر زبان 52 فصل 7: زمان ها : (Future Continuous Tense) زمان آينده استمراري ساختار زمان آينده استمراري: _ subject + auxiliary verb WILL + auxiliary verb BE + main verb invariable invariable present participle will be base + ing اضافه مي كنيم. براي ساخت جملات سوالي نيز كافيست not يك be و will جهت ساخت جمله منفي ، بين را عوض كنيم. به مثالهاي زير توجه نماييد: will جاي فاعل و subject auxiliary verb auxiliary verb main verb + I will be working at 10am. + You will be lying on a beach tomorrow. - She will not be using the car. - We will not be having dinner at home. ? Will you be playing football? ? Will they be watching TV? را به طور اختصاري بيان مي will هنگامي كه در مورد زمان آينده استمراري صحبت مي كنيم اغلب فاعل و كنيم: I will I'll you will you'll he will she will it will he'll she'll it'll we will we'll they will they'll مختصر مي كنيم: won't را به شكل not و will براي جملات منفي I will not I won't you will not you won't he will not she will not it will not he won't she won't it won't we will not we won't they will not they won't .we و I استفاده مي كنيم. به خصوص براي will به جاي shall نكته: برخي مواقع از www.ParsBook.org گرامر زبان 53 فصل 7: زمان ها چگونه از زمان آينده استمراري استفاده كنيم: _ زمان آينده استمراري مبين عملي در لحظه اي مشخص در آينده مي باشد. عمل ، قبل از آن لحظه اي كه در موردش صحبت مي كنيم شروع شده ولي در آن لحظه خاتمه نيافته است. به مثال زير توجه كنيد: Tomorrow I will start work at 2pm and stop work at 6pm. At 4pm tomorrow, I will be working. past present future 4pm At 4pm, I will be in the middle of working. هنگامي كه جمله اي را در زمان آينده استمراري بيان مي كنيم معمولا مخاطب ما ميداند كه ما در مورد چه زماني در آينده صحبت مي كنيم: I will be playing tennis at 10am tomorrow. They won't be watching TV at 9pm tonight. What will you be doing at 10 pm tonight? What will you be doing when I arrive? [tomorrow]? She will not be sleeping when you telephone her. We will be having dinner when the film starts. Take your umbrella, it will be raining when you return. : (Future Perfect Continuous Tense) زمان آينده كامل استمراري ساختار زمان آينده كامل استمراري: _ subject + auxiliary verb WILL + auxiliary verb HAVE + auxiliary verb BE + main verb invariable invariable past participle present participle will have been base + ing اضافه كنيم. براي ساخت جملات سوالي not يك ، have و will براي ساخت جملات منفي بين فعل كمكي را عوض كنيم. به مثالهاي زير توجه كنيد: will نيز كافيست جاي فاعل و subject auxiliary verb auxiliary verb auxiliary verb main verb + I will have been working for four hours. + You will have been travelling for two days. - She will not have been using the car. - We will not have been waiting long. ? Will you have been playing football? ? Will they have been watching TV? را به طور خلاصه به كار will هنگامي كه جمله اي را به زمان آينده كامل استمراري بيان مي كنيم اغلب فاعل و مي گيريم: www.ParsBook.org گرامر زبان 54 فصل 7: زمان ها I will I'll you will you'll he will she will it will he'll she'll it'll we will we'll they will they'll به كار مي بريم: won't را به شكل not و will براي مختصر سازي جملات منفي I will not I won't you will not you won't he will not she will not it will not he won't she won't it won't we will not we won't they will not they won't چطور از زمان آينده كامل استمراري استفاده كنيم: _ از اين زمان براي صحبت درباره عملي طولاني قبل از نقطه اي مشخص در آينده استفاده مي كنيم. به مثالهاي زير توجه كنيد: I will have been working here for ten years next week. He will be tired when he arrives. He will have been travelling for 24 hours. : (Future Perfect Tense) زمان آينده كامل ساختار زمان آينده كامل: _ subject + auxiliary verb WILL + auxiliary verb HAVE + main verb invariable invariable past participle will have V3 به مثالهاي زير توجه كنيد: subject auxiliary verb auxiliary verb main verb + I will have finished by 10am. + You will have forgotten me by then. - She will not have gone to school. - We will not have left. ? Will you have arrived? ? Will they have received it? www.ParsBook.org گرامر زبان 55 فصل 7: زمان ها را have و will ، و برخي اوقات فاعل will وقتي جمله اي را به زمان آينده كامل بيان مي كنيم گاها فاعل و خلاصه مي كنيم: I will have I'll have I'll've you will have you'll have you'll've he will have she will have it will have he'll have she'll have it'll have he'll've she'll've it'll've we will have we'll have we'll've they will have they'll have they'll've .we و I به كار مي بريم ، خصوصا براي will را به جاي shall نكته : گاهي اوقات چطور از زمان آينده كامل استفاده كنيم: _ زمان آينده كامل بيانگر عملي درآينده قبل از عملي ديگر درآينده است. كه به آن گذشته در آينده نيز مي گويند. به عنوان مثال: The train will leave the station at 9am. You will arrive at the station at 9:15am. So: When you arrive the train will have left. The train will have left when you arrive. past present future Train leaves in future at 9am. 9 9.15 You arrive in future at 9.15am. به مثالهاي زير توجه كنيد: You can call me at work at 8am. I will have arrived at the office by 8am. They will be tired when they arrive. They will not have slept for a long time. "Marry won't be at home when you arrive". Really? Where will she have gone? مي توانيد زمان آينده كامل را مانند زمان حال كامل در نظر بگيريد با اين تفاوت كه به جاي زمان حال آينده است به مثال نمودار زير توجه كنيد: present perfect tense future perfect tense | have | done | > | will | have | done | > | past now future past now future : (Simple Future Tense) زمان آينده ساده مي سازيم. will نيز مي گويند، چرا كه اين زمان را با استفاده از فعل كمكي كيفي will به زمان آينده ساده ساختار زمان آينده ساده _ www.ParsBook.org گرامر زبان 56 فصل 7: زمان ها ساختار اين زمان به شكل زير است: subject + auxiliary verb WILL + main verb invariable base will V1 اضافه مي كنيم. جهت ساخت جملات سوالي نيز not براي ساخت جملات منفي بين فعل كمكي و فعل اصلي كافيست جاي فاعل و فعل كمكي را عوض كنيم. به مثالهاي زير توجه كنيد: subject auxiliary verb main verb + I will open the door. + You will finish before me. - She will not be at school tomorrow. - We will not leave yet. ? Will you arrive on time? ? Will they want dinner? هنگام به كاربردن اين زمان اغلب فاعل و فعل كمكي را به طور خلاصه به كار مي بريم: I will I'll you will you'll he will she will it will he'll she'll it'll we will we'll they will they'll خلاصه مي كنيم ( همراه با not به جاي فاعل و فعل كمكي ، فعل كمكي را همرا با ، not در جملات منفي به مثالهاي زير توجه كنيد: (will تغيير شكل در I will not I won't you will not you won't he will not she will not it will not he won't she won't it won't we will not we won't they will not they won't چگونه از زمان آينده ساده استفاده كنيم: _ (No Plan (بدون برنامه وقتي از زمان آينده ساده استفاده مي كنيم كه قبل از صحبت هيچ برنامه و يا تصميمي در مورد عملي كه مي خواهيم آن را بيان كنيم وجود ندارد. بلكه تصميم و يا برنامه براي انجام كار به طور ضمني و خود به خود در هنگام صحبت در مورد آن عمل بوجود مي آيد. Hold on, I'll get a pen. I will see, What I can do to help you. Maybe, we'll stay in and watch television tonight. را نيز قبل از آن اضافه مي كنيم: to think اغلب اوقات هنگام به كاربردن زمان آينده ساده فعل www.ParsBook.org گرامر زبان 57 فصل 7: زمانها I think I'll go to the gym (gymnasium) tomorrow. I think I'll have a holiday next year. I don't think I'll buy that car. پيشگويي : هنگامي كه فعل اصلي ما خيلي وقتها از زمان آينده ساده براي پيشگويي امري در آينده استفاده مي كنيم. در اينجا نيز هيچ برنامه (محكم) قبلي وجود ندارد و تنها آن چيزي را كه فكر مي كنيم اتفاق خواهد افتاد را بيان مي كنيم. به چند مثال توجه كنيد: It will rain tomorrow. People won't go to the Jupiter before 22nd Century. Who do you think will get the job? Be باشد مي توانيم از زمان آينده ساده حتي براي بيان تصميمات و برنامه هاي قبلي be صحبت كنيم، به مثالهاي زير توجه كنيد: I will be in London tomorrow. I'm going shopping. I won't be very long. Will you be at work tomorrow. نكته: توجه داشته باشيد هنگامي كه نيت و قصد انجام كاري را در آينده داريم معمولا از زمانها و عبارتهاي استفاده مي كنيم. going to ديگري مانند زمان حال استمراري (things) singular noun plural noun my child's dog my children's dog the man's work the men's work the mouse's cage the mice's cage a person's clothes people's clothes www.ParsBook.org گرامر زبان 66 فصل 9: صفت :( Adjectives ) صفتها صفت كلمه اي است كه اطلاعات بيشتري در مورد اسم به ما مي دهد. صفت مي تواند قبل از اسم به كار گرفته نكته اينكه مي توانيم بيش از يك .It is hard : و يا بعد از برخي افعال I like Chinese food : شود مثل A beautiful young French lady : صفت را براي يك اسم به كار ببريم نكته : به صفت ، گاها دشمن اسم نيز مي گويند چرا كه هنگامي كه از اسمهاي دقيق ( اسمهايي كه خود همه اطلاعات لازم را در بر دارند) استفاده مي كنيم ديگر نيازي به صفت نداريم. به عنوان مثال به جاي گفتن .A mansion : مي توانيم بگوييم A large Impressive, house :(Determiners) صفات اشاره يا محدود كننده از لحاظ گرامر مانند هم هستند، تمامي آنها در .the, an, my, some : صفات اشاره كلماتي هستند از قبيل ابتداي يك اسم يا عبارت اسمي مي آيند. به طور معمول براي هر اسم يا عبارت اسمي فقط يك صفت اشاره مي توان به كار برد. (Article) حروف تعريف the ,a, an (Possessive Adjectives) صفات ملكي (بيانگر مالكيت) يا their ,my, you, his, her, our ساير صفات اشاره: every ,each neither ,either no ,any, some most ,much, many, more least ,little, less fewest ,few, fewer whichever ,what, whatever, which all ,both, half several enough The ويا An،A حروف تعريف _ به صفاتي گفته مي شود كه يك اسم را محدود مي كنند. (Determiner) تعريف : محدود كننده .(Determiners are adjective or modifier that limits a noun) : تعريف فوق به زبان اصلي www.ParsBook.org گرامر زبان 67 فصل 9: صفت مي (articles) حروف تعريف the و a, an به ؟the dog و كي بايد بگوييم a dog چه موقع بايد بگوييم تقسيم بندي مي (Indefinite) و غير معين يا نكره (definite) گويند. آنها را به دو گروه معين يا معرفه كنيم. Articles Definite Indefinite the a, an را به كار مي بريم و وقتي در مورد يك چيز به طور The ، وقتي داريم در مورد يك چيز خاص صحبت مي كنيم را به كار مي گيريم. an و يا a عمومي صحبت مي كنيم به عنوان مثال آسمان را در شب در نظر بگيريد. در آسمان يك ماه و ميليونها ستاره وجود دارد. بنابر اين به طور معمول مي گوييم: I saw the moon last night. I saw a star last night. به مثالهاي زير توجه كنيد: the a, an The capital of France is Paris. I have found the book that I lost. Have you cleaned the car? There are six eggs in the fridge. Please switch off the TV when you finish. I was born in a town. John had an omelette for lunch. James Bond ordered a drink. We want to buy an umbrella. Have you got a pen? را براي كلمات مشابهي به كار مي بريم. و اينكه از كدام حرف an و the, a توجه داشته باشيد كه خيلي مواقع تعريف براي كلمه مورد نظر استفاده كنيم به وضعيت و موقعيت كلمه بستگي دارد و نه خود كلمه. به مثال زير توجه كنيد: هر چتري، چتر خاصي را در نظر نداريم) ) We want to buy an umbrella. ما يك چتر داريم و به دنبال آن مي گرديم) ) Where is the umbrella ? كمك خواهد كرد: an و the, a داستان كوتاه زير را بخوانيد، اين داستان به شما در درك مفهوم بكارگيري A man and a woman were walking in Oxford Street. The woman saw a dress that she liked in a shop. She asked the man if he could buy the dress for her. He said: "Do you think the shop will accept a cheque? I don't have a credit card." Every و Each _ به معناي هركس يا هر چيز each . معاني مشابهي دارند البته در برخي مواقع با اندكي تفاوت every و each به معناي همه كس و همه چيز (يكجا) مي باشد. every به طور جداگانه است ولي به مثال هاي زير توجه كنيد: Every artist is sensitive. Each artist sees things differently. Every soldier saluted as the President arrived. The President gave each soldier a medal. مي تواند قبل از فعل به كار رود: each www.ParsBook.org گرامر زبان 68 فصل 9: صفت The soldiers each received a medal. به كار رود: of مي تواند به همراه each The president spoke to each of the soldiers. He gave a medal to each of them. استفاده كرد: each را نمي توان براي دوچيز به كار برد. براي دو چيز بايد از every He was carrying a suitcase in each hand. را به كار مي بريم كه بگوييم يك رويداد چقدر اتفاق مي افتد: every There is a plane to Bangkog every day. The bus leaves every hour. به كار مي روند، هميشه در حالت مفرد صرف مي شوند. every و each نكته : افعالي كه با Any و Some _ يك كم، عدد كوچك و يا مقدار كم. = Some يكي، يك كم و يا همه. = Any در جملات منفي و سؤالي استفاده مي كنيم. Any در جملات مثبت و از Some معمولا از some any example situation + I have some money. I have $10. - I don't have any money. I don't have $1 and I don't have $10 and I don't have $1,000,000. I have $0. ? Do you have any money? Do you have $1 or $10 or $1,000,000? استفاده Any و Some مانند Somebody\Anybody و Something\Anything نكته: در كل از مي كنيم. (منظور به كار بردن در جملات منفي، مثبت و سوالي است.) به مثالهاي زير توجه كنيد: He needs some stamps. I must go. I have some homework to do. I'm thirsty. I want something to drink. I can see somebody coming. He doesn't need any stamps. I can stay. I don't have any homework to do. I'm not thirsty. I don't want anything to drink. I can't see anybody coming. Does he need any stamps? Do you have any homework to do? Do you want anything to drink? Can you see anybody coming? تنها وقتي در جملات مثبت استفاده مي كنيم كه معناي كل جمله منفي باشد: Any از I refused to give them any money. ( I did not give them any money) www.ParsBook.org گرامر زبان 69 فصل 9: صفت She finished the test without any difficulty. ( She did not have any difficulty) در جملات سوالي نيز استفاده مي كنيم. البته تنها هنگامي كه انتظار جواب مثبتي را از Some برخي اوقات از مخاطبمان داريم:(مي توان گفت كه جمله يك جمله واقعا سوالي نيست چرا كه فكر مي كنيم جواب را ميدانيم ) Would you like some more tea? Could I have some sugar please? : (Adjective orders) ترتيب صفات براي صفتها دو مكان اصلي و پايه در جمله وجود دارد: -1 قبل از اسم. -2 بعد از افعال اصلي. adj. noun verb adj. 1 I like big cars. 2 My car is big. (Adjective before nouns) : صفت قبل از اسم _ گاهي اوقات چندين صفت را قبل از يك اسم به كار مي بريم: I like big black dogs. She was wearing a beautiful long red dress. ترتيب صحيح قرارگيري صفتها قبل از اسم چيست؟ دركل ترتيب چنين است: 1- نظر و عقيده ( مانند زيبا، زشت و ...) 2- حقيقت (مانند قرمز، آلماني و ...) :(Opinion) -1 نظر و عقيده She has a nice French car. :(Fact) -2 حقيقت She has a nice French car. چنانچه چند صفت حقيقي داشته باشيم ترتيب صفات بدين گونه خواهد بود: :(origin) و اصليت (material) جنسيت ، (color) رنگ ، (shape) شكل ، (age) طول عمر ، (size) اندازه A big, old, square, brown, wooden Chinese table. صفات اشاره (محدود كننده) معمولا قبل از ساير صفات به كار مي روند حتي اگر حقيقي باشند. در زير صفات اشاره را مشاهده مي كنيد: : (article adjectives ) صفات حرف تعريف A , The : (possessive adjectives ) صفات ملكي my, your,.... (demonstrative adjectives ) صفات اشاره this, that (quantifier adjectives) صفات كمي some, any, few, many www.ParsBook.org گرامر زبان 70 فصل 9: صفت (numbers) اعداد one, two,... به مثال زير كه هم صفت اشاره دارد و هم صفات نظري و حقيقي توجه كنيد: adjectives noun determiner opinion fact age shape colour two nice old round red candles به هم وصل مي كنيم: and هنگامي كه مي خواهيم دو صفت رنگ را با هم به كار ببريم آن ها را با Many newspapers are black and white. She was wearing a long blue an yellow dress. نكته : ترتيب صفاتي كه ذكر شد يك ترتيب كلي بود ولي هميشگي نيست، برخي مواقع شما براي نشان دادن تأكيد بيشتر مي توانيد جاي آنها را تغيير دهيد. به دو مكالمه زير توجه كنيد: مكالمه اول: A: " I want to buy a round table. " B: " Do you want a new round table or an old round table? " مكالمه دوم: A: " I want to buy an old table. " B: " Do you want a round old table or a square old table? " (verbs Adjective after certain ) صفت بعد از فعل _ به مثال هاي زير توجه كنيد: (subject+ verb + adjective ): فاعل + فعل + صفت Ram is English. Because she had to wait, she became impatient. Is it getting dark? The examination did not seem difficult. Your friend looks nice. This towel feels damp. That new film doesn't sound very interesting. Dinner smells good tonight. This milk tastes sour. : (Comparative Adjectives) صفات مقايسه اي وقتي درمورد دو چيز صحبت مي كنيم، مي توانيم آنها را با يكديگر مقايسه كنيم. از صفات مقايسه اي براي بيان تفاوتهاي دو چيز استفاده مي كنيم. نكته: تنها براي مقايسه دو چيز مي توان از صفات مقايسه اي استفاده كرد نه بيشتر. مي باشد. big شكل مقايسه اي صفت bigger در مثال زير www.ParsBook.org گرامر زبان 71 فصل 9: صفت A1 A2 A1 is bigger than A2. ساخت صفت مقايسه اي : _ دو راه براي ساخت صفت مقايسه اي وجود دارد: به آخر صفت. er طريقه ساخت با افزودن :(adjectives short) صفات كوتاه .more طريقه ساخت با بكار بردن : (adjectives long) صفات بلند Short adjectives صفات يك بخشي (تك سيلابي) old, fast ختم مي شوند. y صفات دو بخشي (دو سيلابي) كه به happy, easy به آخر صفت. er قانون طبيعي : افزودن old > older r ختم مي شد كافيست به انتهاي آن e تغيير : چنانچه صفت به بيافزاييم. late > later تغيير: چنانچه سه حرف آخر صفت به ترتيب حرف بي صدا، صدادار و بي صدا بود، حرف بي صداي آخر را دوبار تكرار مي كنيم. big > bigger تبديل مي كنيم. i را به y ، ختم شد y تغيير: اگر صفت به happy > happier Long adjectives ختم نمي شوند. y صفات دوسيلابي كه به modern, pleasant تمام صفتهاي سه سيلابي و يا بيشتر. expensive, intellectual .more قانون طبيعي : به كارگيري modern > more modern expensive > more expensive استثناء : در تبديل صفات زير به صفت مقايسه اي از قانون خاصي پيروي نمي شود: good ≡> better well (healthy) ≡> better bad ≡> worse far ≡> farther/further را به كاربرد: more و يا er نيز ختم نمي شوند مي توان y نكته: براي برخي از صفات دوسيلابي كه به quiet ≡> quieter/more quiet clever ≡> cleverer/more clever narrow ≡> narrower/more narrow simple ≡> simpler/more simple طرز به كارگيري صفات مقايسه اي: _ ما فقط و فقط هنگامي از صفات مقايسه اي استفاده مي كنيم كه داريم از دو چيز صحبت مي كنيم ( نه سه و يا بيشتر). www.ParsBook.org گرامر زبان 72 فصل 9: صفت همراه هستند، به مثالهاي زير توجه then با (comparative adjectives) در اغلب موارد صفات مقايسه اي كنيد: John is 1.80meter. He is tall. But Chris is 1.85meter. He is taller than John. America is big. But Russia is bigger. I want to have a more powerful computer. Is French more difficult than English? اگر درباره دو سياره زمين و مريخ صحبت مي كنيم، مي توانيم آنها را به طوري كه در جدول زير نشان داده شده مقايسه كنيم: Earth Mars Diameter (km) 12,760 6,790 Mars is smaller than Earth. Distance from Sun (million km) 150 228 Mars is more distant from the Sun. Length of day (hours) 24 25 A day on Mars is slightly longer than a day on Earth. Moons 1 2 Mars has more moons than Earth. Surface temperature (°C) 22 -23 Mars is colder than Earth. نكته: درست است كه ما هنگام استفاده از صفات مقايسه اي تنها دوچيز را با يكديگر مقايسه مي كنيم ، اما همين دو چيز مي تواند دو گروه ( كه هر گروه مي تواند شامل تعداد زيادي عنصر باشد ) باشد مانند: در اين مثال كوه اورست با ساير كوههاي دنيا مقايسه مي شود. يعني يك چيز با يك گروه. Mt Everest is higher than all other mountains. (Superlative Adjectives) صفات برتر صفت برتر بيانگر بالاترين و يا بهترين كيفيت مي باشد. از اين صفت براي نشان دادن بهترين بودن يك چيز در بين گروهي از چيزها مي باشد. مي باشد: big شكل برتر صفت biggest در مثال زير A B C A is the biggest. طريقه ساخت صفت برتر: _ همانند ساخت صفات مقايسه اي دو راه براي ساخت صفت برتر وجود دارد: به انتهاي صفت. est طريقه ساخت ≡> افزودن : (short adjectives) صفات كوتاه .most طريقه ساخت ≡> به كارگيري : (long adjectives) صفات بلند را اضافه مي كنيم: the معمولا قبل از صفت نيز www.ParsBook.org گرامر زبان 73 فصل 9: صفت Short adjectives صفات يك بخشي (تك سيلابي) old, fast ختم مي شوند. y صفات دو بخشي (دو سيلابي) كه به happy, easy به آخر صفت. est قانون طبيعي : افزودن old > the oldest st ختم مي شد كافيست به انتهاي آن e تغيير : چنانچه صفت به بيافزاييم. late > the latest تغيير: چنانچه سه حرف آخر صفت به ترتيب حرف بي صدا، صدادار و بي صدا بود، حرف بي صداي آخر را دوبار تكرار مي كنيم. big > the biggest تبديل مي كنيم. i را به y ، ختم شد y تغيير: اگر صفت به happy > the happiest Long adjectives ختم نمي شوند. y صفات دوسيلابي كه به modern, pleasant تمام صفتهاي سه سيلابي و يا بيشتر. expensive, intellectual .most قانون طبيعي : به كارگيري modern > the most modern expensive > the most expensive را به كاربرد: most و يا est نيز ختم نمي شوند مي توان y نكته: براي برخي از صفات دوسيلابي كه به quiet ≡> the quietest/most quiet clever ≡> the cleverest/most clever narrow ≡> the narrowest/most narrow simple ≡> the simplest/most simple استثناء : در تبديل صفات زير به صفت مقايسه اي از قانون خاصي پيروي نمي شود: good ≡> the best bad ≡> the worst far ≡> the furthest طرز استفاده از صفات برتر: _ ما از صفت برتر براي بيان يك چيز در يك گروهي از سه چيز و يا بيشتر استفاده مي كنيم. به مثالهاي زير توجه كنيد: John is 1.75meter. David is 1.80meter. Chris is 1.85meter. Chris is the tallest. Canada, China and Russia are big countries. But Russia is the biggest. Mount Everest is the highest mountain in the world. صحبت مي كنيم، مي (jupiter) و مشتري (mars) مريخ ،(earth) چنانچه داريم درباره سه سياره زمين توانيم صفات برتر را آنگونه كه درجدول زير نشان داده شده به كار ببنديم: www.ParsBook.org گرامر زبان 74 فصل 9: صفت Earth Mars Jupiter Diameter (km) 12,760 6,790 142,800 Jupiter is the biggest. Distance from Sun (million km) 150 228 778 Jupiter is the most distant from the Sun. Length of day (hours) 24 25 10 Jupiter has the shortest day. Moons 1 2 16 Jupiter has the most moons. Surface temp. (°C) 22 -23 -150 Jupiter is the coldest. استفاده كنيم: the نكته: هنگامي كه داريم يك چيز را با خودش مقايسه مي كنيم ديگر نبايد از England is coldest in winter. (not the coldest) My boss is most generous when we get a big order. (not the most generous) number person gender* pronouns possessive subject object possessive reflexive adjectives singular 1st m/f I me mine myself my 2nd m/f you you yours yourself your 3rd m he him his himself his f she her hers herself her n it it its itself its plural 1st m/f we us ours ourselves our 2nd m/f you you yours yourselves your 3rd m/f/n they them theirs themselves their pronoun subject She likes homework. object The teacher gave me some homework. possessive This homework is yours. reflexive John did the homework himself. possessive adjective The teacher corrected our homework. گرامر زبان 77 فصل 11 :حروف اضافه :(Propositions list) ليست حروف اضافه به بخشي از صحبت گفته مي شود كه براي برقراري ارتباط بين دو كلمه به كار مي proposition : تعريف رود. در زبان انگليسي حدود 150 حرف اضافه وجود دارد. كه البته در مقايسه با تعداد اسمها يا فعلها مقدار ناچيزي به نظر مي رسد. حروف اضافه كلمات مهمي هستند. ما از حروف اضافه مفرد بيشتر از هر كلمه مفرد ديگر در جزء ده كلمه پر كاربرد در زبان انگليسي in و to ،of جملات استفاده مي كنيم. در حقيقت حروف اضافه هستند. در زير ليستي از حروف اضافه معمول و تكي كلمه اي را مشاهده مي كنيد. توجه داشته باشيد كه بسياري از اين حروف اضافه داراي معاني مختلفي هستند. لطفا براي پي بردن به معنا و كاربرد دقيق هريك به ديكشنري مراجعه نماييد: aboard about above across after against along amid among anti around as at before behind below beneath beside besides between beyond but by concerning considering despite down during except excepting excluding following for from in inside into like minus near of off on onto opposite outside over past per plus regarding round save since than through to toward towards under underneath unlike until up upon versus via with within without گرامر زبان 78 فصل 12 : معني فعل ها در زمانهاي استمراري معني فعل ها در زمانهاي استمراري : چند فعل وجود دارد كه به طور معمول با زمانهاي استمراري به كار نمي روند، افعال ديگري نيز وجود دارند كه وقتي در زمان هاي ساده به كار مي روند يك معني و هنگامي كه در زمانهاي استمراري به كار برده مي شوند معناي ديگري ميدهند. افعالي كه در زمانهاي استمراري به كار برده نمي شوند: برخي از افعال هستند كه معمولا آنها را در زمانهاي استمراري به كار نمي بريم. كلماتي را كه در زير مشاهده مي كنيد معمولا در زمانهاي ساده مورد استفاده قرار مي گيرند و نه استمراري: hate, like, love, need, prefer, want, wish believe, imagine, know, mean, realize, recognize, remember, suppose, understand belong, concern, consist, contain, depend, involve, matter, need, owe, own, possess appear, resemble, seem, hear, see به چند مثال توجه كنيد: I want a coffee. not I am wanting a coffee. I don't believe you are right. not I am not believing you are right. Does this pen belong to you? not Is this pen belonging to you? It seemed wrong. not It was seeming wrong. I don't hear anything. not I am not hearing anything. به كار مي بريم. can را با فعل hear و يا see توجه داشته باشيد كه معمولا افعال I can see someone in the distance. (not I am seeing someone in the distance) I can't hear you very well. (not I am not hearing you very well) افعالي با دو معناي مختلف: بعضي از افعال هستند كه داراي دو معنا و مفهوم متفاوتند كه از يك معناي آنها فقط و فقط در زمانهاي ساده مي توانيم استفاده كنيم ولي معناي ديگر هم در زمانهاي ساده و هم در زمانهاي استمراري قابل استفاده اند. داراي دو معناي مختلف است: to think به عنوان مثال فعل I think Ricky Martin is sexy. I am thinking about my homework. به معناي "اعتقاد داشتن، باور داشتن و يا نظر دادن" مي باشد. to think در مثال اول فعل به معناي "فكر كردن" است. to think در مثال دوم فعل www.ParsBook.org گرامر زبان 79 فصل 12 : معني فعل ها در زمانهاي استمراري و يا وضعيتي stative ، در مثال اول كه بيانگر هيچ عمل ويا فعاليتي نيست to think به معناي فعل مي گوييم. و يا متحرك گوييم. dynamic ، در مثال دوم كمه القا كننده عمل و يا فعاليتي است to think به معناي فعل هنگامي كه مي خواهيم مفهومي وضعيتي را بيان كنيم از زمانهاي ساده استفاده مي نماييم، ولي براي بيان مفاهيم عملياتي و يا فعاليتي، مي توانيم هم از زمانهاي ساده و هم زمانهاي استمراري استفاده كنيم ( بسته به موقعيت) به مثال هاي زير توجه كنيد: Stative sense (no real action) Dynamic sense (a kind of action) Simple only Continuous Simple I think she is beautiful. Be quiet. I'm thinking. I will think about this problem tomorrow. I don't consider that he is the right man for the job. We are considering your job application and will give you our answer in a few days. We consider every job application very carefully. This table measures 4 x 6 feet. She is measuring the room for a new carpet. A good carpenter measures his wood carefully. Does the wine taste good? I was tasting the wine when I dropped the glass. I always taste wine before I drink it. Mary has three children. Please phone later. We are having dinner now. We have dinner at 8pm every day. و زمانهاي استمراري: be فعل و هم مي تواند فعل اصلي (Mary is learning English) هم مي تواند فعل كمكي باشد be فعل به عنوان فعل اصلي: ، be در اينجا نگاهي خواهيم داشت به فعل (Mary is French) باشد را به عنوان فعل اصلي به كار مي بريم. به طور مثال مي گوييم: be معمولا در زمانهاي ساده فعل London is the capital of UK. ( not London is being the capital of UK) Is she beautiful? (not Is she being beautiful?) Were you late? (not Were you being late?) را با زمانهاي استمراري نيز به كار ببريم . اين موقعي است كه مفهوم واقعي فعل be بعضي اوقات مي توانيم فعل . (behave or act) عمل، رفتار و يا كاري باشد be مثال هاي موجود در جدول زير را با يكديگر مقايسه كنيد: گرامر زبان 80 فصل 12 : معني فعل ها در زمانهاي استمراري Mary is a careful person. (Mary is always careful - it's her nature.) John is being careful. (John is acting carefully now, but maybe he is not always careful - we don't know.) Is he always so stupid? (Is that his personality?) They were being really stupid. (They were behaving really stupidly at that moment.) Andrew is not usually selfish. (It is not Andrew's character to be selfish.) Why is he being so selfish? (Why is he acting so selfishly at the moment?) را براي زمان حال استمراري مشاهده مي كنيد: be در زير ساختار فعل I am being You are being He, she, it is being We are being They are being تفاوت قايليم. "to be being sick" و "to be sick" دقت كنيد كه ما بين او الان حالش خوب نيست) ) She is sick. او داره مريض ميشه) ) She is being sick.
ارائه ی مطالبی مفید برای شما دوست گرامی